موسى بن قاسم از على بن جعفر روايت كرده است كه از حضرت موسى بن جعفر(عليه السلام) درباره اين آيه پرسيدم ،

 

            امام فرمود: مقصود از ((مشكاة )) فاطمه ، و ((مصباح )) حسن ، و ((زجاجة )) حسين است .

 

((كوكب درى )) فاطمه است كه در بين زنان جهانيان ستاره اى درخشان مى باشد، ((شجره مباركه )) ابراهيم است

 

كه ((نه شرقى است و نه غربى ))، نه يهودى است و نه نصرانى ، ((روغن چراغ )) آن كه نور مى دهد، علم است كه

 

از آن ظاهر مى شود و بدان سخن مى گويد، و مقصود از ((نور على نور)) در وجود حضرت فاطمه (سلام الله عليها)

 

امامانى هستند كه يكى پس از ديگرى مى آيند، خداوند به نورش ‍ هر كه را بخواهد هدايت مى كند، يعنى به ولايت

 

ما هدايت مى كند.


نوشته شده در تاريخ دو شنبه 23 / 2برچسب:, توسط سیدمحمدصوف باف

 

         امام باقر و امام صادق عليهماالسلام فرمودند: چون آن مردم كردند آنچه كردند، (در خانه اش را آتش زدند و على عليه السلام را بمسجد بردند) فاطمه عليها سلام به عُمر  فرمود:

      

همانا بخدا اى پسر خطاب ! اگر من از رسيدن بلا به بى گناهان كراهت نداشتم ، مى فهميدى كه خدا را سوگند مى دادم و او را زود اجابت كننده مى يافتى (يعنى من نفرين مى كردم و بزودى بلا نازل مى شد و ترا و بى گناهان را شامل مى گشت ولى نمى خواهم بى گناهان به آتش تو بسوزند). "           اصول كافى جلد 2 صفحه 358


         
 ابو هاشم گويد : هنگامى كه على عليه السّلام را (از خانه) بيرون بردند حضرت فاطمه عليها السّلام نيز به دنبال آن حضرت بيرون آمد در حالى كه پيراهن رسول خدا (ص) را روى سرش گذارده بود و دست حسن و حسين عليهما السّلام را بدست گرفته بود و ميفرمود:

      

" مرا با تو چه كار اى ابوبكر؟ ميخواهى بچه‏ هايم را يتيم كنى و مرا بی ‏شوهر كنى؟ به خدا سوگند اگر كار بدى نبود مويم را پريشان ميكردم و به درگاه پروردگار خود فرياد ميزدم، مردى از آن جمعيت گفت: (اى فاطمه) چه منظورى از اين كار دارى؟ ( مجلسى (ره) گويد: يعنى ميخواهى عذاب بر اين امت نازل كنى ؟ ) سپس حضرت زهرا دست على را گرفت و از مسجد او را برد."

روضة الکافی جلد 2 صفحه 45

           عبد الحميد طائى از امام باقر عليه السّلام روايت كند كه فرمود:

      

"  به خدا قسم اگر (زهرا سلام اللَّه عليها) موى خود را پريشان كرده بود همه مردم يك جا مُرده بودند.  "             

روضة الکافی جلد 2 صفحه 45


نوشته شده در تاريخ جمعه 20 / 2برچسب:ابوبکر,عمر,نفرین,علی,فاطمه, توسط سیدمحمدصوف باف

 

       شيخ بزرگوار، مجلسى (ره ) در جلد ششم بحارالانوار، از كتاب خصال ، از امام صادق (عليه السلام) نقل مى فرمايد:
رسول خدا(صلى الله عليه و آله و سلم ) به منزل آمدند، در حالى كه عايشه فاطمه زهرا(سلام الله عليها) را مخاطب قرار داده و فرياد مى زد:
والله ، اى دختر خديجه ! تو خود را به خاطر مادرت از ما برتر مى دانى و بر ما مى بالى و حال آن كه او هيچ برترى بر ما نداشت و مانند ما بود.
رسول خدا(صلى الله عليه و آله و سلم ) اين سخن را شنيدند و هنگامى كه بانو فاطمه (سلام الله عليها) پدر را ديدند، گريستند.
پيامبر(صلى الله عليه و آله و سلم ) سؤ ال فرمودند: چه چيز تو را به گريه افكنده دختر جان ؟
فاطمه (سلام الله عليها) عرض كرد: عايشه از مادرم نام برده و او را خفيف نموده و من هم گريه كردم .
        رسول خدا(صلى الله عليه و آله و سلم ) غضبناك شده ، فرمودند:

       اى حميراء بس كن و دست بردار! خداى تعالى به زنى كه فرزند زياد بزايد بركت عنايت فرموده و خديجه ، كه درود خدا بر وى باد، براى من فرزندان پاكى مانند عبدالله و قاسم و رقيه و ام كلثوم و زينب را به دنيا آورده ، ولى تو كسى هستى كه خدايت عقيم كرده و براى من فرزندى نزاده اى.


نوشته شده در تاريخ جمعه 20 / 2برچسب:زن بابا-عایشه-مجلسی-پیامبر, توسط سیدمحمدصوف باف

 

عن عائشة... :ان الله قد عهد إلي من خرج علي عليّ فهو کافر في النار،قيل:لم خرجت عليه؟!قالت:أنا نسيت هذا الحديث يوم الجمل حتي ذکرته بالبصرة و أنا استغفر الله.

عایشه با سند مرفوع روایت میکند ...



ادامه مطلب...

نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 4 / 2برچسب:عایشه,کفر,, توسط سیدمحمدصوف باف

خطبه آن حضرت بعد از غصب فدك
       

    روايت شده: هنگامى كه ابوبكر و عمر تصميم گرفتند فدك را از حضرت فاطمه عليهاالسلام بگيرند و اين خبر به ايشان رسيد، لباس بتن كرده و چادر بر سر نهاد، و با گروهى از زنان فاميل و خدمتكاران خود بسوى مسجد روانه شد، در حالي كه چادرش به زمين كشيده مى ‏شد، و راه رفتن او همانند راه رفتن پيامبر خدا بود، بر ابوبكر كه در ميان عده ‏اى از مهاجرين و انصار و غير آنان نشسته بود وارد شد، در اين هنگام بين او و ديگران پرده‏اى آويختند، آنگاه ناله‏ اى جانسوز از دل برآورد كه همه مردم بگريه افتادند و مجلس و مسجد به سختى به جنبش درآمد. ....

 


 



ادامه مطلب...

نوشته شده در تاريخ دو شنبه 2 / 2برچسب:فدک,ابوبکر,عمر,عثمان,خدا,انصار,مهاجر,علی,فاطمه, توسط سیدمحمدصوف باف

 

                                                 بدعتهای اولی ودومی علیهما اللعنه :

 

 1.  غصب خلافت امیرالمؤمنین حیدر علیه السّلام

 

 2. غصب فدک از حضرت زهرا علیها سلام

 3.   ........

                 اللهم العن اول ظالم ظلم حق محمد و آل محمد و آخر تابع له علی ذلک


 



ادامه مطلب...

نوشته شده در تاريخ جمعه 30 / 1برچسب:عمر,حرامزاده,نسب,شیعه,سنی,صحاک,علی,دشمن اهلبیت,بدعت,ظلم,محمد,آل محمد,فاطمه, توسط سیدمحمدصوف باف

نسب عمر از طریق اهل سنت

           در کتاب شاخه طوبی صفحه ۱ عالم جلیل القدر شیخ یوسف بحرانی و محمد بن السایب کلبی و ابی مخنف لوط بن یحیی ازدی در کتاب صلاة در معرفت صحابه و کتاب التنقیح در نسب صریح روایت کرده اند از عبدالله بن سیابه که او گفت: نکاح شبه از اقسام نکاح حلال است و متولد از شبهه و زنا نجیبتر است از ولد فراش و گاه در بعضی نسبتها کراماتی اتفاق می افتد که مناسب حال و سزاوار شان اوست از ارتباط نسبت بعضی به بعض و عرب فخر می کرد اگر این قسم نسبت در خودشان یا در چهارپایان ایشان بود. شاعری در تعریف شتر خود گفت: …



ادامه مطلب...

نوشته شده در تاريخ جمعه 30 / 1برچسب:عمر,حرامزاده,نسب,شیعه,سنی,صحاک,علی,دشمن اهلبیت, توسط سیدمحمدصوف باف


رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: هرکه پس از من با علی درباره خلافت مقاومت و دشمنی ورزد کافر است و با خدا و رسولش جنگیده‏است. و هرکه در

حق علی شک کند کافر است.( مناقب ابن‏مغازلی / 46.)....



ادامه مطلب...

نوشته شده در تاريخ جمعه 30 / 1برچسب:, توسط سیدمحمدصوف باف

 

 

 

اموال پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله

 

به طور کلی می توان اموال غیر منقول حضرت رسول صلی الله علیه و اله را به پنج دسته تقسیم کرد:

ارث - خرید - هبه و هدایا - خمس - فیء.



ادامه مطلب...

نوشته شده در تاريخ جمعه 23 / 1برچسب:, توسط سیدمحمدصوف باف

                                                       شهادت یاس کبود احمدی

هزار بار شکستند رکن مولا را             

    یکی نگفت چرا می‌زنید زهرا را

همین که فاطمه‌اش بر روی زمین افتاد   

  سیاه دید علی روی آسمان‌ها را

 



ادامه مطلب...

نوشته شده در تاريخ جمعه 23 / 1برچسب:یاس کبود,دشمن علی,فاطمه,زهرا,غم اهل بیت,مادرسادات,مولا,حامی امام, توسط سیدمحمدصوف باف


حدثنا محمد بن موسى بن المتوكل ( رحمه الله ) ، قال : حدثنا محمد بن أبي عبد الله الكوفي ، عن موسى بن عمران النخعي ، عن عمه الحسين بن يزيد ، عن الحسن بن علي بن أبي حمزة ، عن أبيه ، عن يحيى بن أبي القاسم ، عن الصادق جعفر ابن محمد ، عن أبيه ، عن جده ( عليهم السلام ) ، قال : كتب رجل إلى الحسين بن علي: يا سيدي ، أخبرني بخير الدنيا والآخرة . فكتب إليه : بسم الله الرحمن الرحيم ، أما بعد فإنه من طلب رضا الله بسخط الناس كفاه الله أمور الناس ، ومن طلب رضا الناس بسخط الله وكله الله إلى الناس ، والسلام (الامالی، شیخ صدوق ص268)

امام صادق از قول پدران بزرگوارشان علیهم‌السلام نقل فرمودند که مردی به حسین بن علی نامه نوشت: آقای من، مرا به خیر دنیا و آخرت آگاه ساز
در پاسخش نوشتند:

بسم الله الرحمن الرحیم
اما بعد، پس کسی که در پی رضای خدا باشد (ولو) به خشمناک کردن دیگران؛ خدا او را از اموری که به دست مردم است کفایت می‌کند
و هر که خشنودی مردم را به خشم خدا بطلبد، خدا او را به مردم واگذار می‌کند.

 

 


نوشته شده در تاريخ دو شنبه 2 / 10برچسب:رضای خدا,خیردنیاوآخرت, توسط سیدمحمدصوف باف

 

 

حسن خزّاز گفت:

 

 

 

از امام رضا ( عليه السّلام ) شنيدم كه فرمود: 

 

 

 

  بعضى از كسانى كه ادّعاى محبّت و دوستى ما را دارند  ضررشان براى شيعيان ما از دجّال بيشتر است

 

 

         حسن گفت: عرض كردم اى پسر رسول خدا( صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم ) به چه علّت؟ 
 فرمود:   

به خاطر دوستیشان با دشمنان ما و دشمنیشان با دوستان ما                        

  و هر گاه چنين شود، حقّ و باطل به هم در آميزد و امر مشتبه گردد و مؤمن از منافق باز شناخته نشود
                                                                                                                 ( صفات الشيعه ص 8 )


نوشته شده در تاريخ پنج شنبه 5 / 2برچسب:, توسط سیدمحمدصوف باف

صفحه قبل 1 2 صفحه بعد