بسیاری از علمای شیعه بر این اعتقاد میباشند که روز نهم ربیع الأول، روز مرگ عمر بن خطاب میباشد.
مرحوم سیّد بن طاووس در اقبالالاعمال مینویسد:
ابوجعفر بن بابَوَیه روایت کرده است که دشمن اهل البیت در نهم ربیع الأوّل به قتل رسیده است ... حدیثی که ابن بابویه از حضرت صادق علیهالسلام نقل کرده است، حاکی از آن است که قتل آن دشمن در روز نهم ربیع الأوّل رخ داده است.[9]....
روایت مرحوم شیخ صدوق در کتب حدیثی موجود شیعه، یافت نمیشود، اما این روایت به رؤیت مرحوم سید بن طاووس رسیده است. روایت دیگری در کتب علمای شیعه مشاهده میشود که متن آن صراحت دارد که مرگ عمر بن خطاب در نهم ربیع الاول اتفاق افتاده است. مرحوم علامه مجلسی این روایت بسیار مهمّ را در شرافت روز نهم ربیع الاول از فرزند سید بن طاووس در کتاب زوائدالفوائد نقل میکند.[10] مرحوم محدّث نوری در مستدرک الوسائل مینویسد: این حدیث را جناب حسن بن سلیمان حلّی نیز با اختلاف کمی در کتاب الْمُحْتَضَر نقل کرده است.[11] و مرحوم علامه مجلسی نقل المُحتَضر را در مجلّد دیگری از بحارالأنوار آورده است.[12] مرحوم سیّد نعمةالله جزائری نیز در کتاب الانوارالنّعمانیة، بخشی از این روایت را از یکی از کتب مرحوم محمد بن جریر طبری امامی نقل میکند.[13]....
مرحوم میرزا جواد آقا ملکی تبریزی در المراقبات مینویسد:
در روايت گرانقدرى آمده است كه روز نهم ربیع الاول، روز نابودى دشمن خدا بوده و اين روز و خوشحالى در آن فضيلت داشته و روز شادى پيروان آل محمد صلواتاللهعلیهماجمعین است، و در ميان شيعيان نيز اين روز به همين مطلب مشهور شده است. ... به هر صورت سزاوار است که دوستان آل محمد صلّیاللهعلیهوآله شادى خود را در اين روز به خاطر نابودى دشمن خدا آشكار كنند، اگر چه فقط به خاطر عمل به اين روايت باشد و به نابودى او در اين روز يقين نداشته باشند.[21]....
شرافت روز نهم ربيع الاوّل
الف- روز عيد اهل البيت عليهمالسّلام
ب- آغاز امامت حضرت بقية الله الأعظم عليهالسلام
ج- روز کشته شدن عمر بن سعد
اعمال روز نهم ربيع الاوّل
الف- روز نهم ربيع الاول، روز شادی و روز سرور
ب- اطعام برادران ايمانی
ج- پوشيدن لباسهای نو و استعمال بوی خوش
د- انفاق کردن
هـ- گشايش و توسعه مالی برای خانواده
و- به جا آوردن شکر الهی و عبادت خداوند
" ادامه مطلب را حتما" بخوانید"
ادامه مطلب...
تکفیردشمنان علی رکن وکیش ماست
هرکس محب فاطمه شد قوم وخویش ماست
ما هم کلام دشمن حیدر نمیشویم
با قنفذ ومغیره برادر نمیشویم
لعنت به آنکسیکه پایه گذار سقیفه شد
لعنت به آنکسیکه به نا حق خلیفه شد
لعنت به آنکه برتن اسلام خرقه کرد
این قوم متحد شده را فرقه فرقه کرد
از ما بترس! طایفه ای پاکزاده ایم
مانند کوه پشت علی ایستاده ایم
..............گفتم اين حرفها را كنار بگذار به علي بگو بيرون بيايد و گرنه وارد خانه مي شويم و او را به اجبار بيرون مي آوريم .
در اين هنگام فاطمه پشت در آمد و گفت اي گمراهان دروغگو چه مي گوييد و چه مي خواهيد . گفتم اي فاطمه . گفت: چه مي خواهي عمر .
گفتم چيست حال پسر عمويت كه تو را براي جواب فرستاده و خودش در پشت پرده حجاب نشسته است . فاطمه گفت:
طغيان و سركشي تو بود كه مرا از خانه بيرون آورد و حجت را بر تو و هر گمراهي و منحرفي تمام كرد.
............
ادامه مطلب...
به راستي به چيزي اقرار كرديم كه با شمشير به آن مجبور شديم در حالي كه سينه ها از كينه به شدت گرم بود و جانها مي لرزيد . و نيت ها و ديده ها دچار شك و ترديد بود از اين كه ما را بر چيزي كه مورد انكارمان بود مي خواندند و بدان جهت از او اطاعت كرديم كه قوم و قبيله يمني شمشير زور خود را از بالاي سرمان بردارد و آن كساني از قريش كه دست از دين اجدادي خود برداشته بودند مزاحم ما نشوند .
به هبل و لات وعزي و بتان ديگر سوگند كه من از آن روز كه آنها را پرستيدم دست از آنها بر نداشتم ، پروردگار كعبه را نپرستيده و گفتاري از محمد را تصديق ننموده ام و جز از راه نيرنگ و فريب ادعاي مسلماني ننموده ام و خواسته ام او را بفريبم . چون جادوي بزرگي را برايمان آورد و در سحر و جادو گري بر سحر بني اسرائيل با موسي و هارون و داوود و سليمان و عيسي افزود و سحر و جادوي همه آنان را او يك تنه آورد و بر آنان اين نكته را افزود كه اگر او را باور داشته باشند بايد بر اين مطلب كه او سالار ساحران است اقرار داشته باشند
ادامه مطلب...
امام باقر و امام صادق عليهماالسلام فرمودند: چون آن مردم كردند آنچه كردند، (در خانه اش را آتش زدند و على عليه السلام را بمسجد بردند) فاطمه عليها سلام به عُمر فرمود:
" همانا بخدا اى پسر خطاب ! اگر من از رسيدن بلا به بى گناهان كراهت نداشتم ، مى فهميدى كه خدا را سوگند مى دادم و او را زود اجابت كننده مى يافتى (يعنى من نفرين مى كردم و بزودى بلا نازل مى شد و ترا و بى گناهان را شامل مى گشت ولى نمى خواهم بى گناهان به آتش تو بسوزند). " اصول كافى جلد 2 صفحه 358
ابو هاشم گويد : هنگامى كه على عليه السّلام را (از خانه) بيرون بردند حضرت فاطمه عليها السّلام نيز به دنبال آن حضرت بيرون آمد در حالى كه پيراهن رسول خدا (ص) را روى سرش گذارده بود و دست حسن و حسين عليهما السّلام را بدست گرفته بود و ميفرمود:
" مرا با تو چه كار اى ابوبكر؟ ميخواهى بچه هايم را يتيم كنى و مرا بی شوهر كنى؟ به خدا سوگند اگر كار بدى نبود مويم را پريشان ميكردم و به درگاه پروردگار خود فرياد ميزدم، مردى از آن جمعيت گفت: (اى فاطمه) چه منظورى از اين كار دارى؟ ( مجلسى (ره) گويد: يعنى ميخواهى عذاب بر اين امت نازل كنى ؟ ) سپس حضرت زهرا دست على را گرفت و از مسجد او را برد."
روضة الکافی جلد 2 صفحه 45
عبد الحميد طائى از امام باقر عليه السّلام روايت كند كه فرمود:
" به خدا قسم اگر (زهرا سلام اللَّه عليها) موى خود را پريشان كرده بود همه مردم يك جا مُرده بودند. "
روضة الکافی جلد 2 صفحه 45
خطبه آن حضرت بعد از غصب فدك
روايت شده: هنگامى كه ابوبكر و عمر تصميم گرفتند فدك را از حضرت فاطمه عليهاالسلام بگيرند و اين خبر به ايشان رسيد، لباس بتن كرده و چادر بر سر نهاد، و با گروهى از زنان فاميل و خدمتكاران خود بسوى مسجد روانه شد، در حالي كه چادرش به زمين كشيده مى شد، و راه رفتن او همانند راه رفتن پيامبر خدا بود، بر ابوبكر كه در ميان عده اى از مهاجرين و انصار و غير آنان نشسته بود وارد شد، در اين هنگام بين او و ديگران پردهاى آويختند، آنگاه ناله اى جانسوز از دل برآورد كه همه مردم بگريه افتادند و مجلس و مسجد به سختى به جنبش درآمد. ....
ادامه مطلب...
بدعتهای اولی ودومی علیهما اللعنه :
1. غصب خلافت امیرالمؤمنین حیدر علیه السّلام
2. غصب فدک از حضرت زهرا علیها سلام
3. ........
اللهم العن اول ظالم ظلم حق محمد و آل محمد و آخر تابع له علی ذلک
ادامه مطلب...
نسب عمر از طریق اهل سنت
در کتاب شاخه طوبی صفحه ۱ عالم جلیل القدر شیخ یوسف بحرانی و محمد بن السایب کلبی و ابی مخنف لوط بن یحیی ازدی در کتاب صلاة در معرفت صحابه و کتاب التنقیح در نسب صریح روایت کرده اند از عبدالله بن سیابه که او گفت: نکاح شبه از اقسام نکاح حلال است و متولد از شبهه و زنا نجیبتر است از ولد فراش و گاه در بعضی نسبتها کراماتی اتفاق می افتد که مناسب حال و سزاوار شان اوست از ارتباط نسبت بعضی به بعض و عرب فخر می کرد اگر این قسم نسبت در خودشان یا در چهارپایان ایشان بود. شاعری در تعریف شتر خود گفت: …
ادامه مطلب...